جايگاه و تاثير آيين مسيحيت در آفريقا (4)


 

نويسنده: محمدرضا شكيبا*




 

مسيحيت آفريقايي و تاثير سياسي – فرهنگي آن
 

گفتني است كه جهان بيني انسان افريقايي به موازات رشد و تكامل فرهنگ مادي و معنوي و بينش وي، دائماً در حال تحول و تكامل بوده و در اين زمينه معرفي مسيحيت، اسلام و ديگر اديان الهي نقش موثر و ارزنده اي داشته است. دخالت مبلغان و علماي مسيحي در امور سياسي از جمله مهم ترين فعاليت آنها محسوب شده و آنها به اين طريق، توانستند شرايطي را فراهم آوردند كه استعمارگران بر روند سياسي – اقتصادي كشورهاي آفريقايي موثر واقع گردند. فعاليت مبلغان مذهبي مسيحي در آفريقا، پديده اي گسترده و نشانگر جايگاه و اهميت مذهب در نظر مردم جهان و از جمله سكنه آفريقاست. اديان الهي اگر چه نقش آرام و معتدلي را در آفريقا ايفا كردند، اما نمي توان منكر اين واقعيت شد كه در برهه هاي خاصي از زمان، سبب وقوع تغييرات و تحولات بسياري در تاريخ آفريقا شدند؛ با اين حال به علت روحيه مسالمت جو و صلح طلبانه مردم رخدادهايي همچون جنگ هاي صليبي، جنگ هاي مذهبي طولاني و پرخطر در آن خطه هرگز اتفاق نيافتاده ويا در مقايسه با ديگر كشورها و مناطق، حاكميت اديان الهي در آن قاره از اعتدال بيشتري برخوردار بود. در دو قرن ا خير نيز هر چند نفوذ سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي دولت هاي مسيحي كه موجب بهبود شرايط پيروان آن آيين و افزايش تنش ميان پيروان مسيحيت و اسلام شد، اما چالش بين پيروان آن دو آيين چندان پرخطر و خونين نيست؛ گرچه حمايت كشورهاي قدرتمند غربي از مسيحيت تبشيري موجب تحكيم و گسترش بيشتري آن آيين در قاره شده است.

عوامل موفقيت نسبي مبلغان مسيحي در آفريقا
 

برخي از عوامل موفقيت نسبي مبلغان مسيحي در آفريقا و شگردهاي تبليغي مسيحيت كه موجب گسترش نسبي آن آيين در دو قرن اخير شد، عبارت است از:
1. تأسيس كليسا و نهادهاي فعال در انجام امور تبليغي: يكي از رموز اساسي موفقيت كليسا در انجام امور تبليغي تشكيل و انجام تمركز فعاليت هاي آن مي باشد؛ به طوري كه به رغم وجود فرقه ها و انشعابات مختلف در مسيحيت و بر خلاف حضور تبليغي بيش از 20 هزار گروه مسيحي بعضاً با عقايد متفاوت، با توجه به اينكه محور حركت تبليغي ايشان حفظ سلطه فرهنگي غرب مي باشد،هرگز در عمل موارد يا مصاديق مهمي از وجود اختلاف در بين ايشان ديده نمي شود؛ به طوري كه هرگروه يا فرقه هرگز بودجه و امكانات تبليغي خود را صرف مقابله با گروه يا فرقه ديگر نمي كند و به اين ترتيب،از استهلاك بودجه و امكانات جلوگيري نموده و حداكثر فرايند را براي هزينه ها و امكانات خود به دست مي آورد.
2. توجه به ويژگي ها، پيشينه و روانشناسي مردم منطقه:ارباب كليسا به موضوع پژوهش در مسائل جامعه، شناخت و يادگيري زبان رايج و زبان قبايل و روانشناختي مردم ونيازهاي آنها توجه ويژه اي مبذول داشته و حتي برخي نيز چندين دهه،صرف يادگيري زبان و تطابق فرهنگ بومي با آموزه هاي كليسايي مي كنند. براي نمونه، كشيش جورج هيلي، بيش از 30 سال در كشورهاي شرقي و شمال آفريقا به سر برده و با زبان هاي عربي و سواحيلي آشنايي كامل دارد. وي كتاب هاي متعددي در خصوص مسيحيت آفريقايي نگاشته ودر امر جمع آوري ضرب المثل هاي آفريقايي فعال است. شبكه اطلاع رساني وي حاوي مطالب ارزشمندي در خصوص آفريقاست.
3. توجه دقيق به هدف وكسب نتيجه: يكي ديگر از عوامل موفقيت نسبي فعاليتهاي تبليغي و فرهنگي مسيحيت در آفريقا، توجه دقيق و برنامه ريزي براي دستيابي به اهداف و ثبات قدم آنهاست. آنها به خوبي آگاه هستند كه چگونه از فرصت ها بهره برده و محدوديت ها را با تلاش و پايداري به فرصت تبديل كنند.
4. جلب حمايت مردم مسيحي از جهان: از جمله تلاش هاي گروه هاي تبليغي مسيحي در آفريقا، ايجاد پيوند عاطفي و معنوي با مسيحيان در اقصي نقاط جهان و افزايش هشياري و آگاهي با آنهاست. گروه هاي تبليغي با ارائه اطلاعات در مورد شرايط اسفبار زندگي مردم آفريقا و لزوم كمك به آنها از پشتيباني مادي و معنوي مسيحيان جهان و به ويژه مسيحيت غربي بهره مند مي شوند. در خلال مشكلات دارفور، گروه هاي مسيحي در پيش از پنجاه شهر غربي، تظاهراتي بهنفع مردم دارفور و عليه دولت سودان برگزار كردند و به اين طريق، مطالبي را در خصوص تنگناهاي ناشي از دولت سودان براي مردم و اقليتها مطرح مي كردند كه تا حدودي نيز موثر واقع مي شد.
5. پايداري و ثبات قدم در راه ايمان و عقيده: گروه هاي تبليغي مسيحي در گسترش آيين خود در آفريقا، از هيچ اقدام و فداكاري كوتاهي نكرده و با ايمان به سودمند بودن تلاش خود، وارد آفريقا شده و مواضع خويش را تبليغ نموده و به زعم خود، مردم را به راه راست هدايت كردند. حتي برخي از آنها مانندليوينگستون و بسياري ديگر بر اي دستيابي به هدف خود، بر اثر بيماري ها از پاي درآمده و جان مي باختند و اكنون مزار آنها در اقصي نقاط افريقا مورد توجه جهانگردان است. علاوه بر آن، مبلغان از انتقاد رفتار نامناسب دولتمردان و تنگناهاي به وجود آمده براي مسيحيان، ابايي نداشته و در راه هدف بسيار كوشا بودند. در اين خصوص، در كتاب «مذهب و سياست در آفريقا» موارد متعددي از ضرب و شتم، بازداشت و حتي اعدام مبلغان ذكر شده است.
6. داشتن نگاه متعالي به جايگاه خود در قاره وجهان: مبلغان و مبشران همواره خود را برتر از ديگران دانستهو احساس مي كردند كه بايد رهبري دنياي مسيحيت را به دست بگيرند. در همين رابطه، آنها بارها از واتيكان خواسته اند براي آنها يك پاپ آفريقايي انتخاب كند و براي دستيابي به آن هدف تلاش مي كنند. رهبران مسيحي آفريقايي و از جمله اسقف توتو،آفريقا را از بخش هاي مهم مسيحي نشين قلمداد كرده و بارها اظهار داشته اند كه رهبر كاتوليك ها بايد آفريقايي باشد. آنها معتقدند كه طي قرن گذشته، آفريقا بيشترين استقبال را از مسيحيت داشته و نيازمند توجه و عنايت بيشتر جامعه مسيحي جهاني است. به باور آنها در اول قرن بيستم، در آفريقا تنها 1/3 ميليون كاتوليك وجود داشت؛ در حالي كه اكنون در هر سال، 2 ميليون كاتوليك به جمعيت كاتوليك ها در آفريقا افزوده مي شود و در حال حاضر، 137 ميليون مسيحي كاتوليك در آفريقا حضور دارند. كليسا در آفريقا مبلغ مغتنابهي به اجراي طرح هاي تبليغ مسيحيت، اختصاص داده و انجيل به 652 زبان و لهجه آفريقايي ترجمه شده است؛ چنان كه حتي بي سودان نيز قادر به مطالعه كتاب مقدس هستند.
7. توجه به كارهاي عام المنفعه: اربابان كليسا اگرچه ترويج مذهب را بالاترين هدف وغايت دانسته و براي دستيابي به آن تلاش مي كنند، اما آنها به خوبي دريافتند ا ند كه مردم علاوه بر مسائل معنوي، به مسائل دنيايي نيز علاقمند و نيازمند هستند و بي توجهي به آن امر، گسترش آيين را خدشه دار مي كند؛ از اين رو در كنار كليساها به تاسيس درمانگاه، بخش هاي آموزشي، حرفه اي و صنعتي اقدام كرده و مردم را در امور مختلف ياري وحمايت مي كردند.
8. در كنار مردم بودن: گروه هاي تبليغي و تبشيري به استثناي چند دهه كه با استعمار همكاري نموده و پايه هاي فرهنگي و مذهبي استعمار را تقويت كرده و به همين دليل مورد نفرت و نكوهش قرار گرفتند، چندين دهه است كه در برنامه هاي خود از مردم حمايت كرده و حتي از مخالفت با دولتمردان و پذيرش مشكلات بعدي ابايي ندارند. به همين دليل، اكنون ارباب كليسا از جايگاه خوبي در آفريقا برخوردار هستند. البته اكنون دولتمردان از همكاري كليسا با دولت استقبال مي كنند و دولت ها نيازمند حمايت كليسا هستند. گفتني است كه دولتمردان آفريقايي از طريق منع و نكوهش خشونت هاي ديني و ارائه بينش وسيع تر به پيروان اديان، به طور غيرمستقيم به روند ديني شدن كمك كرده و در آن سهيم شده اند.
9. ايجاد وحدت و انسجام در بين گروه هاي مسيحي: با توجه به تعدد فرقه ها و گروه هاي مسيحي در آفريقا احتمال افزايش اختلاف و بروز تنش در ميان آنها بسيار است؛ از اين رو ارباب كليسا با تشكيل اتحاديه هاي ديني و مذهبي و از جمله تشكيل شوراي متحد جهاني كليساها، سعي در رفع اختلاف ها و ايجاد انسجام و هماهنگي دارد. پيروان ديگر اديان و از جمله مسلمانان نيز بايد بر اي جلوگيري از بروز تنش در ميان آنها و تضعيف يكديگر، از شيوه آنها پيروي نمايند.
10. نقش مبلغان در روند گسترش تلاش هاي رسانه اي ديني: تلاش هاي رسانه اي براي كليسا از اهميت بسياري برخوردار بوده و آنها همواره سعي دارند با بهره گيري از آخرين امكانات ارتباطي اذهان مردم را جلب كنند. برنامه سخنراني و نيايش هاي مسيحي از راديو و تلويزيون به طور منظم پخش شده و اين امر، تحولاتي در مباحثات مذهبي ودرك عمومي مردم از دين به وجود آورده است. خطباي مسيحي آفريقايي وغير آفريقايي نيز كه شماري از آنان داراي توانايي ها و مهارت هاي تلويزيوني هستند، شيوه ظاهري خود را مراعات نموده و ضمن استفاده از زبان رسمي، با فصاحت و بلاغت سخن گفته و برخي كارهاي خارق العاده را چاشني خطبه هاي ديني كرده و در جلب مردم مي كوشند؛ بنابراين مشاهده مي شود كه شيوه جديدي از رهبري و مديريت مسيحي در آفريقا پديدار گرديده كه بيش از گذشته در تلاش هاي تبليغي و تغيير گرايش مردم به دين مسيحي اهتمام دارد.

پي نوشت ها :
 

*کارشناس مسائل آفريقا

منبع:پایگاه نور35